معنی فارسی interweb
B1اصطلاح غیررسمی برای اینترنت و فضای آنلاین.
A colloquial term for the internet.
- noun
noun
معنی(noun):
The Internet.
مثال:
Look, I'm on teh interweb!
example
معنی(example):
آن را در اینترنت پیدا کردم.
مثال:
I found it on the interweb.
معنی(example):
بسیاری از مردم از اینترنت برای خرید استفاده میکنند.
مثال:
Many people use the interweb for shopping.
معنی فارسی کلمه interweb
:
اصطلاح غیررسمی برای اینترنت و فضای آنلاین.