معنی فارسی intimal
B2نزدیک یا صمیمی، به ویژه در مورد روابط انسانی.
Of or relating to closeness or intimate relationships.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوستی نزدیک آنها در طول سالها شکوفا شد.
مثال:
Their intimal friendship blossomed over the years.
معنی(example):
اتصالات نزدیک برای روابط عمیق ضروری هستند.
مثال:
Intimal connections are essential for deep relationships.
معنی فارسی کلمه intimal
:
نزدیک یا صمیمی، به ویژه در مورد روابط انسانی.