معنی فارسی intimidatory

C1

ترساننده؛ اشاره به رفتار یا لحن که باعث ترس یا نگرانی می‌شود.

Causing fear or apprehension.

example
معنی(example):

لحن او در طول جلسه بسیار ترسناک بود.

مثال:

Her tone was quite intimidatory during the meeting.

معنی(example):

تاکتیک‌های ترسناک معمولاً در ورزش‌های رقابتی استفاده می‌شوند.

مثال:

Intimidatory tactics are often used in competitive sports.

معنی فارسی کلمه intimidatory

: معنی intimidatory به فارسی

ترساننده؛ اشاره به رفتار یا لحن که باعث ترس یا نگرانی می‌شود.