معنی فارسی into-2
B1عبارت 'into' به معنای وارد شدن به یک مکان یا حالت است، به طوری که به سمت داخل آن حرکت کنید، یا به محیطی جدید و غیره منتقل شوید.
A preposition indicating movement toward the inside of a place or a situation.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
او به آرامی وارد اتاق شد.
مثال:
She walked into the room quietly.
معنی(example):
او برای خنک شدن به آب شیرجه زد.
مثال:
He dived into the water to cool off.
معنی فارسی کلمه into-2
:
عبارت 'into' به معنای وارد شدن به یک مکان یا حالت است، به طوری که به سمت داخل آن حرکت کنید، یا به محیطی جدید و غیره منتقل شوید.