معنی فارسی intracompany
B1اینتراکمپنی به فعالیتها و تعاملاتی که درون یک شرکت رخ میدهد، اشاره دارد.
Pertaining to activities that occur within a single company.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پروژه به همکاری داخلی شرکت برای موفقیت نیاز داشت.
مثال:
The project required intracompany cooperation to succeed.
معنی(example):
برنامههای آموزشی داخلی شرکت به کارکنان کمک میکند تا مهارتهای خود را توسعه دهند.
مثال:
Intracompany training programs help employees develop their skills.
معنی فارسی کلمه intracompany
:
اینتراکمپنی به فعالیتها و تعاملاتی که درون یک شرکت رخ میدهد، اشاره دارد.