معنی فارسی intracystic
B1داخل کیستی، به منطقهای گفته میشود که درون یک کیست قرار دارد و معمولاً به بررسی و درمان انواع آسیبها و مایعات در این فضای اشاره دارد.
Relating to or situated within a cyst.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دکتر مایعی را در فضای داخل کیست یافت.
مثال:
The doctor found fluid in the intracystic space.
معنی(example):
ضایعات داخل کیستی گاهی اوقات میتوانند خوشخیم باشند.
مثال:
Intracystic lesions can sometimes be benign.
معنی فارسی کلمه intracystic
:
داخل کیستی، به منطقهای گفته میشود که درون یک کیست قرار دارد و معمولاً به بررسی و درمان انواع آسیبها و مایعات در این فضای اشاره دارد.