معنی فارسی intranational
B1داخلی کشور، اشاره به روابط و فعالیتها که در درون یک کشور انجام میشود.
Existing or occurring within a single nation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قراردادهای تجاری داخلی به اقتصادهای محلی کمک میکنند.
مثال:
The intranational trade agreements benefit local economies.
معنی(example):
روابط داخلی برای ثبات اقتصادی ضروری هستند.
مثال:
Intranational relations are crucial for economic stability.
معنی فارسی کلمه intranational
:
داخلی کشور، اشاره به روابط و فعالیتها که در درون یک کشور انجام میشود.