معنی فارسی intraretinal
B1مربوط به فعالیتها یا بیماریهایی است که در داخل شبکیه چشم رخ میدهد.
Pertaining to or occurring within the retina of the eye.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تجمع مایع داخل شبکیه میتواند به مشکلات بینایی منجر شود.
مثال:
Intraretinal fluid accumulation may lead to vision problems.
معنی(example):
پژوهشگران تغییرات داخل شبکیه را در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study intraretinal changes in patients with diabetic retinopathy.
معنی فارسی کلمه intraretinal
:مربوط به فعالیتها یا بیماریهایی است که در داخل شبکیه چشم رخ میدهد.