معنی فارسی intratomic
B1مربوط به نیروها و تعاملات درونی اتمها.
Relating to forces and interactions within atoms.
- OTHER
example
معنی(example):
نیروهای اینتراتمیک نقش مهمی در پیوندهای شیمیایی دارند.
مثال:
Intratomic forces play a significant role in chemical bonding.
معنی(example):
مطالعه تعاملات اینتراتمیک به ما کمک میکند تا ماده را در یک سطح بنیادی درک کنیم.
مثال:
The study of intratomic interactions helps us understand matter at a fundamental level.
معنی فارسی کلمه intratomic
:مربوط به نیروها و تعاملات درونی اتمها.