معنی فارسی intreated

B1

درخواستی که قبلاً انجام شده است؛ به معنای خواهش شده.

Having been earnestly requested.

example
معنی(example):

او از حضار خواهش کرد که به داستانش گوش دهند.

مثال:

She intreated the audience to listen to her story.

معنی(example):

او از طرف جامعه احساس خواهش و درخواست کرد که صحبت کند.

مثال:

He felt intreated by the community to speak out.

معنی فارسی کلمه intreated

:

درخواستی که قبلاً انجام شده است؛ به معنای خواهش شده.