معنی فارسی intro
B1 /ˈɪntɹoʊ/بخشی از متن یا صحبت که مقدمه موضوع اصلی را فراهم میکند و معمولاً برای جلب توجه یا ارائه یک پیش زمینه مناسب است.
The introductory part of a text or speech that provides background information or engages the audience.
- NOUN
example
معنی(example):
او مقدمهای برای کتابش نوشت تا خوانندگان را جذب کند.
مثال:
He wrote an intro for his book to engage readers.
معنی(example):
یک مقدمه مؤثر زمینه را برای بقیه ارائه فراهم میکند.
مثال:
An effective intro sets the stage for the rest of the presentation.
معنی فارسی کلمه intro
:
بخشی از متن یا صحبت که مقدمه موضوع اصلی را فراهم میکند و معمولاً برای جلب توجه یا ارائه یک پیش زمینه مناسب است.