معنی فارسی intro-

B1

مقدمه یا بخش ابتدایی که هدف را شرح می‌دهد.

An introductory part that precedes the main content.

example
معنی(example):

قسمت ابتدایی بخشی از ارائه است.

مثال:

The intro- is part of the presentation.

معنی(example):

اطمینان حاصل کنید که یک مقدمه برای جذب مخاطب داشته باشید.

مثال:

Make sure to include an intro- to engage the audience.

معنی فارسی کلمه intro-

: معنی intro- به فارسی

مقدمه یا بخش ابتدایی که هدف را شرح می‌دهد.