معنی فارسی introjecting

B1

فرآیند درون‌پنداری کردن، به معنای گنجاندن افکار یا احساسات دیگران در دنیای درونی فرد است.

The act of internalizing external beliefs or feelings, influencing one’s thoughts and behaviors.

verb
معنی(verb):

To unconsciously incorporate into one's psyche.

example
معنی(example):

او در تصمیم‌گیری‌های خود، ترس‌هایش را درون‌پنداری می‌کند.

مثال:

She is introjecting her fears into her decision-making.

معنی(example):

درون‌پنداری می‌تواند به منازعات داخلی منجر شود.

مثال:

Introjecting can lead to conflicts within oneself.

معنی فارسی کلمه introjecting

: معنی introjecting به فارسی

فرآیند درون‌پنداری کردن، به معنای گنجاندن افکار یا احساسات دیگران در دنیای درونی فرد است.