معنی فارسی introjects
B1درونپنداری، فرآیند گرفتن و پذیرفتن افکار، احساسات یا رفتارهای دیگران به عنوان بخشی از خویش را گویند.
The process of internalizing the beliefs or values of another person, often unconsciously.
- verb
verb
معنی(verb):
To unconsciously incorporate into one's psyche.
example
معنی(example):
برخی افراد باورهای والدین خود را درونپنداری میکنند.
مثال:
Some people introject the beliefs of their parents.
معنی(example):
در درمان، ما در مورد اینکه کدام افکار درونپنداری هستند صحبت میکنیم.
مثال:
In therapy, we discuss which thoughts are introjects.
معنی فارسی کلمه introjects
:
درونپنداری، فرآیند گرفتن و پذیرفتن افکار، احساسات یا رفتارهای دیگران به عنوان بخشی از خویش را گویند.