معنی فارسی intromittent organs
B1ارگانهای دروننفوذی، به اندامهایی اطلاق میشود که در فرآیندهای جفتگیری و تولید مثل در برخی موجودات زنده نقش دارند.
Organs that are used for the purpose of intromission during mating or reproduction in certain species.
- noun
noun
معنی(noun):
A male copulatory organ
example
معنی(example):
برخی از حیوانات برای تولید مثل، ارگانهای دروننفوذی دارند.
مثال:
Some animals have intromittent organs for reproduction.
معنی(example):
ارگانهای دروننفوذی در مراسم جفتگیری برخی گونهها ضروری هستند.
مثال:
Intromittent organs are essential in certain species' mating rituals.
معنی فارسی کلمه intromittent organs
:
ارگانهای دروننفوذی، به اندامهایی اطلاق میشود که در فرآیندهای جفتگیری و تولید مثل در برخی موجودات زنده نقش دارند.