معنی فارسی intropulsive

B1

درون‌رانش، حالتی است که فرد به سمت درون و تفکر خود متمایل می‌شود و از تعامل‌های اجتماعی دوری می‌کند.

A tendency to turn inward, focusing on one’s self rather than engaging in social interactions.

example
معنی(example):

طبیعت درون‌رانش او را به تنهایی ترجیح می‌داد.

مثال:

Her intropulsive nature made her prefer solitude.

معنی(example):

او وقتی با جمعیت زیادی مواجه شد، واکنش درون‌رانشی داشت.

مثال:

He had an intropulsive reaction when faced with large crowds.

معنی فارسی کلمه intropulsive

: معنی intropulsive به فارسی

درون‌رانش، حالتی است که فرد به سمت درون و تفکر خود متمایل می‌شود و از تعامل‌های اجتماعی دوری می‌کند.