معنی فارسی introrsal

B1

درون‌پشتی، به سمت درون یا بخشی از بدن اشاره دارد که به سمت مرکز بدن متمایل است.

Referring to a part of an organism that is oriented inward or toward the central axis.

example
معنی(example):

ماهی در آکواریوم دارای انحراف درون‌پشتی بود.

مثال:

The fish had an introrsal orientation in the aquarium.

معنی(example):

ساختار درون‌پشتی موجود زنده مطالعه‌اش جالب بود.

مثال:

The introrsal structure of the organism was fascinating to study.

معنی فارسی کلمه introrsal

: معنی introrsal به فارسی

درون‌پشتی، به سمت درون یا بخشی از بدن اشاره دارد که به سمت مرکز بدن متمایل است.