معنی فارسی introrsely

B1

به‌صورت درون‌پشتی، اشاره به حرکتی دارد که به سمت درون و مرکز می‌رود.

In a manner directed inward, often relating to movement or energy flow.

example
معنی(example):

او در طول رقص به طور درون‌پشتی حرکت کرد و احساساتش را نمایان کرد.

مثال:

She moved introrsely during the dance, emphasizing her emotions.

معنی(example):

جریان انرژی که به طور درون‌پشتی هدایت می‌شد، جوی منحصر به فرد ایجاد کرد.

مثال:

The introrsely directed flow of energy created a unique atmosphere.

معنی فارسی کلمه introrsely

: معنی introrsely به فارسی

به‌صورت درون‌پشتی، اشاره به حرکتی دارد که به سمت درون و مرکز می‌رود.