معنی فارسی introsume
B1درونپنداری، عمل بررسی و اندیشیدن به افکار و احساسات داخلی به صورت عمیق است.
The act of reflecting deeply on one's own thoughts and feelings.
- VERB
example
معنی(example):
برای درونپنداری، فرد باید فضایی برای تأمل عمیق شخصی ایجاد کند.
مثال:
To introsume, one must create a space for deep personal reflection.
معنی(example):
درونپنداری میتواند بخش مهمی از رشد شخصی باشد.
مثال:
Introsuming can be a vital part of personal growth.
معنی فارسی کلمه introsume
:
درونپنداری، عمل بررسی و اندیشیدن به افکار و احساسات داخلی به صورت عمیق است.