معنی فارسی intue

B1

حدس زدن یا درک شهودی اطلاعات یا احساسات بدون نیاز به تجزیه و تحلیل منطقی.

To perceive or understand intuitively, without the use of reasoning.

example
معنی(example):

من باید احساسات واقعی او را حدس بزنم.

مثال:

I need to intue what she is really feeling.

معنی(example):

برای حدس زدن نیت‌های او، به زبان بدنش به دقت نگاه کردم.

مثال:

To intue his intentions, I watched his body language closely.

معنی فارسی کلمه intue

: معنی intue به فارسی

حدس زدن یا درک شهودی اطلاعات یا احساسات بدون نیاز به تجزیه و تحلیل منطقی.