معنی فارسی inumbrate

B1

به معنای سایه‌دار کردن یا پوشاندن یک سطح با رنگ‌های تیره است.

To shade or cover an area, typically with darker colors.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت که بوم را با رنگ‌های تاریک سایه‌دار کند.

مثال:

The artist chose to inumbrate the canvas with dark colors.

معنی(example):

سایه‌دار کردن به معنی پوشاندن یا ایجاد تاریکی است.

مثال:

To inumbrate means to cast shade or cover with darkness.

معنی فارسی کلمه inumbrate

: معنی inumbrate به فارسی

به معنای سایه‌دار کردن یا پوشاندن یک سطح با رنگ‌های تیره است.