معنی فارسی invectives

B1

انتقادهای تند و هجومی، به ویژه کلماتی که با نارضایتی بیان می‌شوند.

Insulting or abusive language; often directed towards someone or something.

example
معنی(example):

سیاستمدار برای حمله به رقیبش از انتقادات تند استفاده کرد.

مثال:

The politician used invectives to attack his opponent.

معنی(example):

رمان شامل انتقادات تند در مورد مسائل اجتماعی بود.

مثال:

The novel contained invectives aimed at societal issues.

معنی فارسی کلمه invectives

: معنی invectives به فارسی

انتقادهای تند و هجومی، به ویژه کلماتی که با نارضایتی بیان می‌شوند.