معنی فارسی invectivist

B1

شخصی که انتقادات تند و شدید ارائه می‌دهد؛ نقدی سخت به مسائل اجتماعی.

A person who engages in invective; often a critic or satirist.

example
معنی(example):

به عنوان یک منتقد، او اغلب با هنجارهای جامعه چالش می‌کند.

مثال:

As an invectivist, he often challenges societal norms.

معنی(example):

منتقد برای تغییر در نظام فعلی فشار آورد.

مثال:

The invectivist urged for a change in the current system.

معنی فارسی کلمه invectivist

: معنی invectivist به فارسی

شخصی که انتقادات تند و شدید ارائه می‌دهد؛ نقدی سخت به مسائل اجتماعی.