معنی فارسی inveneme
B1پر کردن یا غنی کردن یک طرح یا پروژه با جزئیات و ویژگیهای خاص.
To fill or enrich a design or project with detail and specific characteristics.
- VERB
example
معنی(example):
برای پر کردن طراحی، از تکنیکهای هنری مختلفی استفاده کردند.
مثال:
To inveneme the design, they used various artistic techniques.
معنی(example):
پر کردن پروژه برای موفقیت آن حیاتی بود.
مثال:
Inveneming the project was crucial for its success.
معنی فارسی کلمه inveneme
:
پر کردن یا غنی کردن یک طرح یا پروژه با جزئیات و ویژگیهای خاص.