معنی فارسی inversive
B1روش یا طرز تفکر که در آن عناصر یک سیستم به صورت معکوس یا برعکس در نظر گرفته میشوند.
Pertaining to an inversion or reversal, especially in reasoning or perspective.
- OTHER
example
معنی(example):
رویکرد معکوس، شیوهای که ما به مشکلات نگاه میکنیم را تغییر میدهد.
مثال:
The inversive approach changes the way we look at problems.
معنی(example):
استدلال معکوس میتواند به راهحلهای نوآورانه منجر شود.
مثال:
Inversive reasoning can lead to innovative solutions.
معنی فارسی کلمه inversive
:
روش یا طرز تفکر که در آن عناصر یک سیستم به صورت معکوس یا برعکس در نظر گرفته میشوند.