معنی فارسی investment manager
C1مدیر سرمایهگذاری به فردی گفته میشود که بر روی پول دیگران سرمایهگذاری میکند و تلاش میکند به رشد مالی آن بپردازد.
A professional who manages investments for individuals or organizations.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مدیر سرمایهگذاری به مشتریان کمک میکند تا پول خود را رشد دهند.
مثال:
An investment manager helps clients grow their money.
معنی(example):
مدیر سرمایهگذاری توصیه کرد که پرتفوی سرمایهگذاری را متنوع کنیم.
مثال:
The investment manager recommended diversifying the portfolio.
معنی فارسی کلمه investment manager
:
مدیر سرمایهگذاری به فردی گفته میشود که بر روی پول دیگران سرمایهگذاری میکند و تلاش میکند به رشد مالی آن بپردازد.