معنی فارسی inveteracy
C2ریشهداری به معنی عمیق و دیرینه بودن یک عادت یا رفتار است که به سختی میتوان آن را تغییر داد.
A state of being deeply ingrained or habitual, often with negative connotations.
- NOUN
example
معنی(example):
عادتهای بد او که ریشهدار شده بود تغییر را برایش دشوار کرد.
مثال:
His inveteracy with bad habits made it hard for him to change.
معنی(example):
ریشهداری در رفتارهای خاص میتواند به عواقب جدی منجر شود.
مثال:
Inveteracy in certain behaviors can lead to serious consequences.
معنی فارسی کلمه inveteracy
:
ریشهداری به معنی عمیق و دیرینه بودن یک عادت یا رفتار است که به سختی میتوان آن را تغییر داد.