معنی فارسی invitant

B1

دعوت‌کننده، شخصی که دعوتی برای دیگران ارسال می‌کند.

A person who invites others; the host in an invitation context.

example
معنی(example):

دعوت‌کننده در ایمیل باعث شد که احساس خوشامدگویی کنم.

مثال:

The invitant in the email made me feel welcome.

معنی(example):

دعوت‌کننده بودن در مهمانی او را مهم احساس کرد.

مثال:

Being an invitant at the party made her feel important.

معنی فارسی کلمه invitant

: معنی invitant به فارسی

دعوت‌کننده، شخصی که دعوتی برای دیگران ارسال می‌کند.