معنی فارسی involvent
B1شخصی که در یک فعالیت یا رویداد نقشی را ایفا میکند.
A person who is involved in or participates in an activity or event.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فرد درگیر در جرم ممکن است با عواقب جدی روبرو شود.
مثال:
An involvent in a crime can face serious consequences.
معنی(example):
اصطلاح درگیر به شخصی اشاره دارد که در یک رویداد شرکت دارد.
مثال:
The term involvent refers to someone participating in an event.
معنی فارسی کلمه involvent
:شخصی که در یک فعالیت یا رویداد نقشی را ایفا میکند.