معنی فارسی invulnerate
C2ناپذیر ساختن، به عمل ایجاد ناپذیری اشاره دارد.
To make invulnerable; to protect from harm.
- VERB
example
معنی(example):
او باور داشت که طلسم میتواند او را ناپذیر کند.
مثال:
He believed the charm could invulnerate him.
معنی(example):
برای ناپذیر کردن کسی، او را در برابر آسیب مقاوم میسازید.
مثال:
To invulnerate someone is to make them resistant to harm.
معنی فارسی کلمه invulnerate
:ناپذیر ساختن، به عمل ایجاد ناپذیری اشاره دارد.