معنی فارسی inworn
B1به حالت یا چیزی که زیاد استفاده شده باشد، اشاره دارد.
Referring to something that is worn out or has been used extensively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس او قدیمی بود اما هنوز زیبا به نظر میرسید.
مثال:
Her dress was inworn but still looked beautiful.
معنی(example):
کفشهای قدیمی جذابیت بژتینی خاصی داشتند.
مثال:
The inworn shoes had a charming vintage appeal.
معنی فارسی کلمه inworn
:به حالت یا چیزی که زیاد استفاده شده باشد، اشاره دارد.