معنی فارسی ione
B1یک چیز یا فردی که تنها و بیهمتا باشد؛ جدا از بقیه.
A single one, especially standing alone; unique.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند یک صحنه تنها را در وسط بوم نقاشی کرد.
مثال:
The artist painted a lone ione in the middle of the canvas.
معنی(example):
احساس میکرد که در جمع، یک چیز تنها و گمشده است.
مثال:
He felt like a lone ione in a crowd, lost and invisible.
معنی فارسی کلمه ione
:
یک چیز یا فردی که تنها و بیهمتا باشد؛ جدا از بقیه.