معنی فارسی iring
B1فرآیند یا تکنیک استفاده شده در ساخت جواهرات.
A technique or process associated with decorative work, especially in jewelry making.
- NOUN
example
معنی(example):
ایرانگ فرآیندی است که برای ساخت جواهرات استفاده میشود.
مثال:
The iring is a process used to make jewelry.
معنی(example):
ایرانگ میتواند طراحی هر قطعهای را بهبود بخشد.
مثال:
Iring can enhance the design of any piece.
معنی فارسی کلمه iring
:
فرآیند یا تکنیک استفاده شده در ساخت جواهرات.