معنی فارسی irisated
B2به معنای رنگآمیزی یا تغییر رنگ چیزهایی به شکل رنگینکمانی.
Having been treated or finished in a way that displays iridescent colors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پتهای گل ایریسات شدهاند و طیفی از رنگها را نشان میدهند.
مثال:
The flower's petals are irisated, showing a spectrum of colors.
معنی(example):
سطح ایریسات شده زیر نور خورشید درخشان بود.
مثال:
The irisated surface gleamed under the sunlight.
معنی فارسی کلمه irisated
:
به معنای رنگآمیزی یا تغییر رنگ چیزهایی به شکل رنگینکمانی.