معنی فارسی irisation
B1پدیدهای که در آن رنگها بر اثر نور مختلف تغییر میکنند.
The phenomenon where colors change based on the angle of light incidence.
- NOUN
example
معنی(example):
ایریساسیون به طور طبیعی در برخی مواد معدنی رخ میدهد.
مثال:
Irisation occurs naturally in certain minerals.
معنی(example):
ایریساسیون سطح آن را جادویی به نظر میآورد.
مثال:
The irisation of the surface made it appear magical.
معنی فارسی کلمه irisation
:
پدیدهای که در آن رنگها بر اثر نور مختلف تغییر میکنند.