معنی فارسی iron hand
B2دست آهنی، اصطلاحی است برای توصیف شخصی که با سختی و استبداد رفتار میکند.
A method of leading or governing that is strict and harsh.
- noun
noun
معنی(noun):
Firmness, inflexibility, sternness.
example
معنی(example):
رهبر با دست آهنی حکومت کرد.
مثال:
The leader ruled with an iron hand.
معنی(example):
او با دست آهنی شرکت را مدیریت کرد.
مثال:
He managed the company with an iron hand.
معنی فارسی کلمه iron hand
:
دست آهنی، اصطلاحی است برای توصیف شخصی که با سختی و استبداد رفتار میکند.