معنی فارسی ironmaking

B1

تولید آهن، فرآیند تبدیل مواد اولیه به آهن یا تولید محصولات آهنی.

The process of producing iron from ores or recycling iron products.

example
معنی(example):

تولید آهن در طول سال‌ها به طور قابل توجهی پیشرفت کرده است.

مثال:

Ironmaking has advanced significantly over the years.

معنی(example):

انقلاب صنعتی شاهد افزایش فرآیندهای تولید آهن بود.

مثال:

The industrial revolution saw a rise in ironmaking processes.

معنی فارسی کلمه ironmaking

: معنی ironmaking به فارسی

تولید آهن، فرآیند تبدیل مواد اولیه به آهن یا تولید محصولات آهنی.