معنی فارسی ironmaker

B1

آهن‌گر، کسی که مواد آهنی را تولید و شکل می‌دهد، معمولاً به فناوری تولیدات آهن وابسته است.

A person who manufactures or works with iron, often in tools or other products.

example
معنی(example):

آهن‌گر با مهارت بالا ابزارهایی ساخت.

مثال:

The ironmaker crafted tools with great skill.

معنی(example):

یک آهن‌گر برای اقتصاد دهکده ضروری بود.

مثال:

An ironmaker was essential for the village's economy.

معنی فارسی کلمه ironmaker

: معنی ironmaker به فارسی

آهن‌گر، کسی که مواد آهنی را تولید و شکل می‌دهد، معمولاً به فناوری تولیدات آهن وابسته است.