معنی فارسی irreconciliable

B2

غیرقابل سازش، به معنای عدم توانایی برای توافق یا هماهنگی در یک موضوع یا عقیده.

Unable to be reconciled; representing fundamentally different positions.

example
معنی(example):

دو طرف تفاوت‌های غیرقابل سازشی دارند.

مثال:

The two parties have irreconciliable differences.

معنی(example):

نظرات آنها در مورد مسئله غیرقابل سازش است.

مثال:

Their views on the issue are irreconciliable.

معنی فارسی کلمه irreconciliable

: معنی irreconciliable به فارسی

غیرقابل سازش، به معنای عدم توانایی برای توافق یا هماهنگی در یک موضوع یا عقیده.