معنی فارسی irrecordable
B1غیرقابل ثبت، به معنای اینکه نمیتوان آن را ثبت یا ضبط کرد.
Not capable of being recorded.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این رویداد به دلیل مشکلات فنی غیرقابل ثبت شناخته شد.
مثال:
The event was deemed irrecordable due to technical difficulties.
معنی(example):
برخی از خاطرات به سادگی غیرقابل ثبت هستند.
مثال:
Some memories are simply irrecordable.
معنی فارسی کلمه irrecordable
:
غیرقابل ثبت، به معنای اینکه نمیتوان آن را ثبت یا ضبط کرد.