معنی فارسی irredeemably

B2

به معنای به گونه‌ای که نتوان آن را جبران کرد یا اصلاح نمود، به ویژه در مورد مشکلات یا ناراحتی‌ها.

In a manner that cannot be redeemed or corrected.

example
معنی(example):

او بعد از کسب‌وکار ناموفقش به طور غیرقابل جبران در بدهی بود.

مثال:

He was irredeemably in debt after his failed business.

معنی(example):

به نظر می‌رسید که وضعیت بعد از فاجعه به طور غیرقابل جبران از دست رفته است.

مثال:

The situation seemed irredeemably lost after the disaster.

معنی فارسی کلمه irredeemably

: معنی irredeemably به فارسی

به معنای به گونه‌ای که نتوان آن را جبران کرد یا اصلاح نمود، به ویژه در مورد مشکلات یا ناراحتی‌ها.