معنی فارسی irreducibly
B1به معنای بهطور غیرقابل کاهش، زیربنای حالتی است که نمیتوان آن را به اجزای سادهتری تقلیل داد.
In a way that cannot be reduced or simplified further.
- ADVERB
example
معنی(example):
مسئله به طور غیرقابل کاهش پیچیده است که یافتن راهحل را دشوار میکند.
مثال:
The problem is irreducibly complex, making it hard to find a solution.
معنی(example):
در یک نقاشی، رنگها میتوانند به طور غیرقابل کاهش در هم تنیده شوند و اثر منحصربهفردی ایجاد کنند.
مثال:
In a painting, the colors may be irreducibly intertwined, creating a unique effect.
معنی فارسی کلمه irreducibly
:
به معنای بهطور غیرقابل کاهش، زیربنای حالتی است که نمیتوان آن را به اجزای سادهتری تقلیل داد.