معنی فارسی irreducibleness

B2

ویژگی غیرقابل کاهش که به حالتی اشاره دارد که یک مفهوم یا ایده نمی‌تواند به موادی ساده‌تر تقلیل یابد.

The state of being irreducible; the quality of not being able to be simplified.

example
معنی(example):

غیرقابل کاهش بودن استدلال او آن را جذاب ساخت.

مثال:

The irreducibleness of his argument made it compelling.

معنی(example):

در فلسفه، غیرقابل کاهش بودن برخی ایده‌ها دعوت‌نامه‌ای برای بحث عمیق‌تر است.

مثال:

In philosophy, the irreducibleness of certain ideas invites deeper discussion.

معنی فارسی کلمه irreducibleness

: معنی irreducibleness به فارسی

ویژگی غیرقابل کاهش که به حالتی اشاره دارد که یک مفهوم یا ایده نمی‌تواند به موادی ساده‌تر تقلیل یابد.