معنی فارسی irremeably
B1به صورت غیرقابل جبران، به معنای اینکه تغییر یا اثرات آن دیگر قابل برگشت نیست.
In a manner that cannot be remedied or reverted.
- ADVERB
example
معنی(example):
چهره زمین به طور غیرقابل جبران توسط فوران تغییر کرد.
مثال:
The landscape was irremeably changed by the eruption.
معنی(example):
تصمیم او به طور غیرقابل جبران بر دوستی آنها تأثیر گذاشت.
مثال:
Her decision irremeably affected their friendship.
معنی فارسی کلمه irremeably
:
به صورت غیرقابل جبران، به معنای اینکه تغییر یا اثرات آن دیگر قابل برگشت نیست.