معنی فارسی irreproductive

B2

غیرقابل تولید مثل به موجودات یا ارگانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که قادر به تولید مثل نیستند.

Not capable of reproduction or relating to organisms that do not reproduce.

example
معنی(example):

آزمایشگاه دریافت که این نمونه تحت شرایط خاص توانایی تولید مثل ندارد.

مثال:

The laboratory found the specimen to be irreproductive under specific conditions.

معنی(example):

برخی گونه‌ها به دلیل ناتوانی در جفت‌گیری به عنوان غیرقابل تولید مثل در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Certain species are considered irreproductive due to their inability to mate.

معنی فارسی کلمه irreproductive

: معنی irreproductive به فارسی

غیرقابل تولید مثل به موجودات یا ارگانیسم‌هایی اطلاق می‌شود که قادر به تولید مثل نیستند.