معنی فارسی irretrievable

B2

غیرقابل بازگشت، به هیچ وجه نمی‌توان آن را پس گرفت یا بازاندیشی کرد.

Unable to be recovered or brought back.

adjective
معنی(adjective):

Not retrievable; irrecoverable; irreparable

مثال:

an irretrievable loss

example
معنی(example):

داده‌های از دست رفته از کامپیوتر غیرقابل بازگشت بود.

مثال:

The data lost from the computer was irretrievable.

معنی(example):

یک بار که شکسته شد، آن فرصت غیرقابل بازگشت است.

مثال:

Once it's broken, that opportunity is irretrievable.

معنی فارسی کلمه irretrievable

: معنی irretrievable به فارسی

غیرقابل بازگشت، به هیچ وجه نمی‌توان آن را پس گرفت یا بازاندیشی کرد.