معنی فارسی irreverence
B2عدم احترام به چیزهایی که معمولاً با احترام و جدیت برخورد می‌شود.
Lack of respect for people or things that are generally taken seriously.
- noun
noun
معنی(noun):
The state or quality of being irreverent; want of proper reverence; disregard of the authority and character of a superior.
example
معنی(example):
بی‌احترامی او به مقامات شناخته شده است.
مثال:
His irreverence toward authority is well-known.
معنی(example):
بی‌احترامی کمدین باعث خنده تماشاگران شد.
مثال:
The comedian's irreverence made the audience laugh.
معنی فارسی کلمه irreverence
:
عدم احترام به چیزهایی که معمولاً با احترام و جدیت برخورد می‌شود.
