معنی فارسی irriguousness

B2

وضعیت یا ویژگی خاصی که به آبیاری مربوط است، مانند دریافت آب کافی.

The quality of being well-irrigated, particularly in terms of the availability of water for crops.

example
معنی(example):

آبیاری این منطقه به موفقیت‌های کشاورزی آن کمک کرد.

مثال:

The irriguousness of the region contributed to its agricultural success.

معنی(example):

آبیاری زمین‌ها برداشت فراوانی را تضمین کرد.

مثال:

The irriguousness of the fields ensured a bountiful harvest.

معنی فارسی کلمه irriguousness

:

وضعیت یا ویژگی خاصی که به آبیاری مربوط است، مانند دریافت آب کافی.