معنی فارسی isocephalous

B1

ایوسفالوس، به شیء یا تندیساتی اطلاق می‌شود که در آن سرها در یک ارتفاع قرار دارند.

Having heads that are all at the same level; often used in art.

example
معنی(example):

یک مجسمه ایوسفالوس دارای تمامی سرها در یک ارتفاع یکسان است.

مثال:

An isocephalous sculpture has all heads at the same height.

معنی(example):

گالری یک آرایش ایوسفالوس از مجسمه‌ها را برای یکنواختی زیبایی‌شناسی نمایش داد.

مثال:

The gallery displayed an isocephalous arrangement of statues for aesthetic uniformity.

معنی فارسی کلمه isocephalous

: معنی isocephalous به فارسی

ایوسفالوس، به شیء یا تندیساتی اطلاق می‌شود که در آن سرها در یک ارتفاع قرار دارند.