معنی فارسی isocheimic
B2ایزوکیمیک، مرکزی برای بررسی ارتباط بین دما و سایر عوامل جغرافیایی است.
Pertaining to the equal temperature representations in geographical studies.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدل ایزوکیمیک به پیش بینی الگوهای آب و هوایی در قارهها کمک میکند.
مثال:
The isocheimic model helps to predict weather patterns across continents.
معنی(example):
در جغرافیا، نقشههای ایزوکیمیک برای مطالعات اقلیمی حیاتی هستند.
مثال:
In geography, isocheimic maps are essential for climate studies.
معنی فارسی کلمه isocheimic
:
ایزوکیمیک، مرکزی برای بررسی ارتباط بین دما و سایر عوامل جغرافیایی است.